یادداشت های مصطفی تویسرکانی

تاریخ از نگاهی دیگر

یادداشت های مصطفی تویسرکانی

تاریخ از نگاهی دیگر

یادداشت های مصطفی تویسرکانی

سر خم باد سلامت که به من راه نمود
ساقی باده بکف جان من آگاه نمود
خادم درگه میخانه عشاق شدم
عاشق مست مرا خادم درگاه نمود

دیوان امام خمینی (رحمت الله علیه)

****************
مقام معظم رهبری امام خامنه ای :

امیرالمؤمنین در آن لحظه‌ی فریب و فتنه، به دوستان خود نهیب میزند: «امضوا علی حقّکم و صدقکم»؛ این راه حقی که در پیش گرفتید، این حرکت صادقانه‌ای که دارید انجام میدهید، این را از دست ندهید و رها نکنید؛ با حرفهای فتنه‌گران و فتنه‌انگیزان، در دل شما تزلزل به وجود نیاید؛ «امضوا علی حقّکم و صدقکم»؛ راهتان راه درستی است. خاصیت دوران فتنه - همان طور که بارها عرض کرده‌ایم - غبارآلودگی است، مه‌آلودگی است. نخبگان گاهی دچار خطا و اشتباه میشوند. اینجا شاخص لازم است. شاخص، همان حق و صدق و بیّنه‌ای است که در اختیار مردم قرار دارد. امیرالمؤمنین مردم را به آن ارجاع میداد. امروز ما هم محتاج همان هستیم.
اسلام به ما میگوید باید جامعه‌ی اسلامی با دستور اسلام اداره و هدایت شود و زندگی کند. اسلام میگوید با دشمنان متعرض بایستی با قدرت برخورد کرد؛ باید مرزبندی روشن و شفاف با آنها به وجود آورد. اسلام میگوید فریب دشمنها را نباید خورد. این، خط روشن امیرالمؤمنین است؛ امروز هم ما همین خط روشن را احتیاج داریم.

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۵۴
مصطفی تویسرکانی

جناب آقای غلامعلی رجایی از مشاورین آقای هاشمی رفسنجانی در وبلاگ شخصی خود مطالبی درباره ی ماجرای سکه های کشف شده از مفسد اقتصادی مهدی هاشمی نوشته اند.

جالب است که لحظاتی قبل از مطالعه ی متن ایشان در حال مطالعه ی قسمت خبرهای ویژه روزنامه ی کیهان بودم! و درست مطلبی پیرامون همین سکه ها و ..

متن آقای رجایی و متن نوشته شده ی در خبرهای ویژه روزنامه کیهان(16 شهریور94) را عینا در ادامه ی مطلب می آورم تا شما به قضاوت بنشینید!


نکته ی مهم حوزوی: شاید برای خیلی ها جالب باشد تا دیدگاه حوزویان جوان ، میان سال و با سابقه را درباره آقای هاشمی رفسنجانی و به طور کل خاندان ایشان بدانند. نظر شخصی بنده که ناشی از حضور هشت ساله ام در حوزه می باشد این است که :

1- قاطبه ی طلاب و روحانیون به بسیاری از کارها و صحبت های آقای اکبر هاشمی رفسنجانی انتقاد جدی دارند.

2- تعداد اندکی از با سابقه های حوزه که بعضا منتسب به بعضی از آیات هستند بنا به ملاحظاتی یا بی طرفند یا موافق جدی.

3- تعداد  اندکی هم به شدت بدبین!



۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۲۴
مصطفی تویسرکانی

به گزارش پایگاه 598، به نقل از دفتر معاون اول قوه قضاییه حجت الاسلام محسنی اژه‌ای نامه عفت مرعشی را برای اقدام مقتضی و پاسخ عنداللزوم به دادستان تهران ارجاع داد.

متن نامه معاون اول قوه قضاییه

بسمه تعالی

جناب آقای جعفری دولت آبادی

دادستان عمومی انقلاب تهران

سلام علیکم

با احترام؛ به پیوست تصویر نامه مورخ 10/6/94 خانم عفت مرعشی خطاب به معاون اول قوه قضائیه حضرت حجت الاسلام محسنی اژه‌ای متضمن مرقومه ایشان مبنی بر:

بسمه تعالی – دفتر

نامه سرکار خانم عفت مرعشی را ملاحظه نمودم بر خلاف نوشته ایشان اینجانب هیچگونه ناراحتی و عذاب وجدانی نسبت به مسئله مورد اشاره مشارالیها (محکومیت فرزندشان مهدی هاشمی به جرم اختلاس، ارتشاء و مسائل ضد امنیتی) ندارم و از نامه غیرمتعارف و غیر مسئولانه نامبرده معلوم می­شود که چه کسی ناراحت است و درد دارد و پیوست نامه مشارالیها ارتباطی با این جانب ندارد لذا عیناً خدمت دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران ارسال تا چنانچه همانند برخی نوشته­‌های منتسب به بیت آقای هاشمی رفسنجانی مشحون به توهین و افترا باشد اقدام مقتضی به عمل آورده و عنداللزوم مسائل مطروحه را پاسخ دهند. محسنی اژه‌ای 14 شهریور 94

به همراه چهار برگ اصل اوراق، جهت استحضار و اتخاذ تصمیم شایسته به پیوست ایفاد می‌گردد.

سعید عسگری

مدیر کل حوزه معاونت قوه قضائیه

هفته گذشته عفت مرعضی مادر مهدی هاشمی نامه‌ای را خطاب به حجت الاسلام محسنی اژه‌ای نوشته بود و در آن درباره برخی مطالب مربوط به دادگاه مهدی هاشمی اظهارنظر کرده بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۲۱
مصطفی تویسرکانی

پاسخ حضرت آیت الله سید کمال حیدری (مد ظله العالی)


برخی بر اساس همان روش توهمی‌می‌گویند که اساسا سلفیت همان وهابیت است و این را در شبکه‌ها و گفته‌ها و نوشته‌ها می‌بینیم که سلفیت را با وهابیت یکی می‌دانند.

در یک جمله می‌توان گفت که “سلفی‌گری” روشی در فهم قرآن و سنت است، مانند “اخباری‌گری” و “اصولی‌گری”؛ اما وهابیت روش نیست، بلکه مکتبی است که “ابن تیمیه” تاسیس و “محمدبن عبدالوهاب” منتشر نمود و چه بسا هرکه این مکتب را قبول ننماید محکوم به کفر و گمراهی کنند.

اگر وهابیت همان سلفیت بود و سلفیت نیز همان وهابیت بود، باید همه بر یک اصل اتفاق می‌نمودند، در حالیکه اکنون وهابیت حکم به کفر و گمراهی بسیاری از سلفیان می‌کند.

شاهد مطلب این است که اشاعره، در برابر معتزله، از سلفیان اهل سنت و جماعت هستند، اما وهابیان می‌گویند اینها گمراه هستند و از اهل سنت و جماعت نیستند؛ با اینکه خود اشاعره می‌گویند ما اهل سنت و جماعت هستیم و معتقد به روش سلف(گذشتگان) هستیم.

در این زمینه به برخی از منابع می‌توان اشاره نمود:


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۳۳
مصطفی تویسرکانی